معنی بنیانگذار ژنتیک
حل جدول
فرهنگ معین
(ژِ نِ) [فر.] (اِ.) ارثی، موروثی، علم وراثت.
فرهنگ عمید
بخشی از زیستشناسی که دربارۀ صفات موروثی و عوامل ارثی بحث میکند، علم وراثت،
مترادف و متضاد زبان فارسی
ژنشناسی
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
علم وراثت فرانسوی زکیک
کلمات بیگانه به فارسی
بنیادگذار
فرهنگ واژههای فارسی سره
بنیادگذار
فارسی به انگلیسی
Founder, Originator, Progenitor
فارسی به عربی
منشی
معادل ابجد
2514